پیغام خطا

  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).
  • Notice: Trying to get property of non-object در block_block_view() (خط 247 از /home/korangir/domains/korang.ir/public_html/modules/block/block.module).

تازه ترین مطالب

تاریخ : 26. اسفند 1391 - 7:32   |   کد مطلب: 4471
به گزارش کورنگ در سالگرد شهادت سردار شهید حسن صوفی گرامی میداریم یاد وخاطره این شهید والامقام را و به بیان جلوه هایی از زندگی ناب این شهید از زبان برادر شهید میپردازیم :

در سال ۱۳۴۱ کودکی در همدان چشم به جهان گشود که اورا حسن نامیدند از کودکی بیشتر اوقات خود را در مجالس مذهبی و مراسم ائمه اطهار(ع) سپری نمود. در شش سالگی برای تحصیل قدم به مدرسه گذاشت و با پشت سر گذاشتن دوران تحصیل اولیه, موفق به اخذ دیپلم شد. معدل نمرات او درسال پایانی تحصیلات متوسطه ۱۹ بود.

با استعدادی که داشت زمینه برای حضور او در دانشگاه بسیار مستعد بود اما وظیفه را در جای دیگری می‌دید. او علی رغم علاقه به تحصیلات عالی, با تمام وجود, خود را وقف رسیدگی به مشکلات و نارسایی‌هایی کرد که از قبل و بعد از پیروزی انقلاب ایجاد شده بود. مدتی را همراه با دوستانش به ساماندهی نارسایی ها و مشکلات مردم در همدان سپری کرد و در سال ۱۳۶۰ با پیوستن به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان, به کرمانشاه رفت تا دوره ی آموزشی مخصوص پاسداران را طی کند.

بعد از اتمام مراحل آموزشی، به‌دلیل لیاقت و کاردانی، به‌عنوان ارزیاب پادگان شهدای کرمانشاه انتخاب شد و بعد از مدتی مسئول واحد ارزشیابی این مرکز آموزشی شد. مدتی بعد با درخواست مسئولین سپاه منطقه ۷ مسئولیت اداری و سازماندهی تیپ ویژه شهدا به وی محول شد. بعد از آن به سمت مسئول اداری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همدان منصوب شد .

یک‌سال بعد او به فرماندهی بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همدان برگزیده شد. در این مسئولیت نیز مانند گذشته خدمات ارزنده و شایسته‌ای از خود نشان داد. او با اینکه مسئول امور اداری تیپ ویژه شهدا بود و با مسئولیتی که داشت, نباید به خط مقدم وارد می شد, اما در هنگام عملیات نیروهای ایران بر علیه دشمن یا حملات دشمن حسن صوفی در نقش فرماندهی دلاور ظاهر می شد و با حضور در خط مقدم جبهه و هدایت نیروها, نقش ارزنده ای ایفا می کرد. عملیات دربندیخان, والفجر۲, والفجر۵, میمک و … از جمله عملیاتی بود که اوحضور مؤثر و فعالی داشت.

دوستان وهمرزمانش می گویند: آخرین باری که به‌سوی جبهه می‌شتافت، چهره‌ای بشاش و شاداب داشت.

در این دوره فرماندهان ورزمندگان ایران قصد داشتند عملیات بدر را در جبهه های جنوب انجام دهند. حسن صوفی عاشقانه در این عملیات جانفشانی نمودند و بزرگترین سرمایه هستی خود را فدای اما و انقلاب نمودند

یکی از خصوصیات بارز شهید صوفی شجاع بودن و دلیر بودن در عین تدبیر و فرماندهی ایشان به مثابه همه سرداران اسلام در عین فرمانده بودن همیشه در خط مقدم جبهه در عملیات های مختلف حضور داشتند ایشان فرمانده بسیج همدان بودند امابا این شرط پذیرفت که خود نیز در عملیات ها حضور داشته باشد حتی عملیات هایی که ایشان در آن هیچ نقش فرماندهی نداشتند امابه عنوان یک رزمنده حضور پیدا میکردند و در صف رزمندگان اسلام مجاهدت میکردند اوتوکل را رمز موفقیت می دانست و با توکل و اعتماد بر خدا پیروزی را موثر می دانست او در عملیات بدر در صف اول حمله کنندگان در عملیات بدر بود و در این عملیات به شهادت رسید و پس از سالها مفقودی و گمنامی دوباره به آغوش خانواده برگشتند

 

راوی : برادر عسگری

قناعت قبل از شهادت :

گاهی خدا در بین زندگی این شهدا یک اسراری رو پنهان میکنه که برای اهل دل حجت ودلیل میشه ، حسن آقای ما ادم بسیار قانعی بود تا جایی که من یاد دارم حتی سر سفره غذا همیشه نصف غذاش رو کنار میذاشت و به ما میداد و خودش فقط نصف باقی مونده رو میخورد و قناعت در همه ابعاد زندگی این شهید بزرگوار تجلی پیدا کرده بود و از خصوصیات بارز شخصیتی ایشان محسوب میشد ، قناعت ایشان تو زندگی براشون به یه اصل پسندیده تبدیل شده بود

 

قناعت بعد از شهادت :

تا اینکه جنازه حسن آقا چند سال بعد از مفقودی به شهر برگشت ما از قبل برای ایشان قبری کنار مزار شهید بهادر بیگی تدارک دیده بودیم همزمان با ایشان شهید دیگری هم از خانواده شهید بهادر بیگی رجعت نمودند ، پدر بزرگوار این شهید به منزل ما اومدند و خواهش کردند که قبر شهید رو به دو قسمت تقسیم کنیم تا شهیدان بهادر بیگی کنار هم باشند ، خوب بعد از چند سال از شهدا فقط پاره هایی از جسم شهدا رجعت کرده بود و عملا این کار امکان پذیر بود ، شاید در ابتدای امر خانواده زیاد تمایل به تقسیم مزار شهید نداشتند اما چه میتوان کرد وقتی خدا بخشنده گی رو به شهیدی میبخشه پس خداست که اینگونه مقدر کرده و دوست داره که شهیدش رو ببینه و ما هم اینگونه پسندیدیم تا شهید بعد از شهادتش هم بخشنده باشه و حتی مزار خود رو هم با دیگری تقسیم کنه

 

راوی : برادر شهید(عباس صوفی)

شهید صوفی با تدبیر و درایت فرماندهی خود مبدع یکی از بزرگترین جلوه های حضور رزمندگان در ۸ سال دفاع مقدس بودند ایشان در سال ۱۳۶۲ که اعزام نیرو به مناطق با مشکل برخورد کرده بود و جبهه ها با مشکل اعزام نیرو روبه رو بود با ابتکاری پیشنهاد عضو گیری و سازمان دهی هزاران نفر از نیروهای بسیجی استان همدان، تحت عنوان لشکر حضرت حجت (عج) را در راستای طرح لبیک یا خمینی (ره) دادند این طرح در سال اول با عنوان ۵ لشگر و در سالهای بعد با حضور ۱۰ لشکر اجرایی شد و این حماسه حضور ضربه سهمگینی در عرضه جنگ روانی و پشتیبانی جبهه های حق علیه نبرد بر پیکره صدامیان و غاصبان به مرز و بوم کشورمان شد

 

راوی :برادر شهید

قبل از اعزام ایشان به عملیات بدر از طرف فرماندهی پیشنهاد مسئولیت رئیس ستاد تیپ ویژه شهدا به ایشان ابلاغ میشه که حسن آقا جواب در مورد قبول یا رد این مسئولیت رو موکول میکنند به بعد از عملیات بدر که شهادت بهترین مقامی بود که خداوند زیبنده جایگاه ایشان دیدند ودر بیست و ششمین روز از اسفند سال ۱۳۶۳ وقتی‌که دوشادوش بسیجیان و رزمندگان اسلام به مقابله با تانکهای دشمن که قصد پاتک به نیروهای اسلام را داشتند, بر خاسته بود، بعد از ۱۹ ساعت درگیری و جنگ طاقت فرسا و حماسه آفرینی اسطوره ای به شهادت رسید.

 

راوی :برادر شهید

تصاویری ازطرح لبیک یا خمینی (ره) طرح ابداعی سردار شهید حسن صوفی با حضور مقام معظم رهبری یک سال بعد از شهادت ایشان : لازم به ذکر است این طرح که با حضور مقام معظم رهبری برگزار گردید طر۱۰ لشگر برگرفته از برنامه ابداعی شهید در یک سال قبل با عنوان ۵ لشگر صورت پذیرفت

وصیت نامه شهید :

بسم الله الرحمن الرحیم

اینجانب حسن صوفی فرزند محمد علی ,شماره شناسنامه ۴۶۷ متولد ۱۳۴۱ ,در آستانه عزیمتم به میدان عمل، لازم دیدم این وصیتنامه را بنویسم.

انشاء الله توفیق حاصل شود و به دیدار دوست بروم چرا که در طول زندگانیم به ویژه در طول مدت فعالیتم در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دنیا را آزمایشگاه دیدم و چون آزمایش می‌کنند باید بیشتر بکوشیم و هیچ چیزی مرا راضی نمی‌کرد و هیچ مقصدی مرا قانع نمی‌کرد الا مطلب اصلی.

گاهی موارد لازم بود به دلیل ضرورت کاری پشت جبهه باشم، این را هم ضرورت می‌دیدم ولی دلم جای دیگر بود، و اصلاً روحم با غیر جبهه سازگاری ندارد.

در هر حال فعلاً قبل از اینکه مطلب فرعی را بیان کنم لازم است در مورد مسائل زندگانی بگویم. پدر و مادرم ,فراوان برای من زحمت کشیده‌اند که متاسفانه کارهای سپاه اجازه نمی‌داد چند روزی ایشان را به زیارت ببرم، ولی از برادر عزیز و سرور گرامیم درخواست دارم ترتیبی دهد تا مادرم سالیانه یکبار به زیارت برود. همچنین از این مسئله که نتوانستم دین خود را نسبت به پدر و مادرم ادا کنم و از خداوند سبحان و والدینم تقاضای عفو دارم.

بنده در مدت خدمتم در سپاه هیچگونه سودی به این نهاد خونبار و جوشیده از خون نداشته‌ام و هیچگونه چشم داشتی بعد از رحلتم ندارم. از پدر و مادرم و از خواهران عزیزم و از جعفر و سعید و وحید و عباس می‌خواهم در صورتی که از من ناراحتی دیدند عفو کنند.

از مادر عزیزم و خواهرانم و سایر اقوام می‌خواهم حجاب اسلامی را کاملا رعایت فرمایند، از عباس و جعفر و سعید می‌خواهم بعد از رسیدن به سن قانونی در جبهه‌های دفاع از انقلاب، درجنگ یا غیر جنگ حضور داشته باشند.

از پدر و مادرم می‌خواهم به خاطر نبودن من هیچگونه غم و اندوهی نداشته باشند و برای سلامتی پیامبر زمانمان و برای طول اودعا کنند.

از پدر و مادرم می‌خواهم بعد از رحلتم با سینه ستبر و روحیه باز ,به جای مراسم عزا جشن گرفته و پوشیده و از خدا سپاسگذاری کنند به خاطر نعمتش به خانواده ما.

همچنین در مراسم بگوئید مسئله اصلی جنگ است و آرزو داشتم پیروزی اسلام بر کفر صدامی را خانواده شهدا و مفقودین ببینند که انشاء‌الله تحقق پیدا خواهد کرد.

از پدر و مادرم می‌خواهم دعای کمیل و نماز جمعه را ترک نکنند و مراسم عزاداری امام حسین(ع) و ائمه را ترک نکنند و بچه‌ها را ترغیب کنند، در مراسم شرکت کنند چرا که رمز پیروزی ما توسل به امام حسین(ع) است.

در مورد وسایل رفاهی که بنیاد شهید در اختیار خانواده‌ها قرار می‌دهد به هیچ وجه شما نگیرید و بنده به هیچ وجه حاضر نیستم دولت جمهوری اسلامی که دولت مستضعفین است, تحت فشار قرار گیرد.

اللهم الرزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک ۲۵/۱۲/۶۲ساعت ۵/۷ بعدازظهر

حسن صوفی

فرازی از بیانات شهید :

باید دست به کار شد. اینجا مجنون است، جزیره ی عاشقان. صدای فرمانده از لابه لای

نیزارها تا اعماق تاریخ می رسد:

“اگر ماندید، بنویسید، حقانیت و مظلومیت این بچه ها را”

شگفتا! چه آسمانی مردی بود، آن پیر فرزانه -امام- که از دم مسیحایی اش، هزار هزار

صوفی صافی، خرقه ی تعلق از تن بیرون ساختند؛ سر از پا نشناختند و یکسره در سماع

شوق به سما ٕ قرب شتافتند.

شهید حسن صوفی از خیل هزارانی بود که راهش را به اشارتی دریافت و درحالی که بیست

و دو بهار بیش نداشت فرمانده ی دل ها بود و به نگاه یار، به دلدار پیوست:

از هزاران تن، یک تن صوفی اند

مابقی در سایه ی او می زییند

منبع: غرب ایران

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب
مرکزآموزش علمی کاربردی الوان ثابت