تازه ترین مطالب

تاریخ : 18. آذر 1403 - 15:36   |   کد مطلب: 37960
مخالفان مسلح با کنترل دمشق سقوط رسمی دولت بشار اسد را اعلام کردند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی کورنگ ، بعد از به قدرت رسیدن بشار اسد در سوریه، او اصلاحاتی را در سوریه آغاز کرد که به «بهار دمشق» معروف شد.

در «بهار دمشق» برخی آزادی‌های سیاسی و اجتماعی به گروه‌های مخالف از جمله اخوان المسلمین و زنان اعطا شد. این اصلاحات آغاز روندی بود که تغییر در گفتمان امنیتی سوریه را ارمغان می‌داد.

با شروع «بهار عربی» در کشور‌های عربی که از تونس شروع شد و به مصر و سایر کشور‌های عربی نیز کشیده شد، بشار اسد در گفتگویی اعلام کرده بود نگران تسری این تحولات به سوریه نیست چرا که سوریه نظامی مردمی دارد.

این سخنان بعد از آن صورت گرفت که بشار اسد طی سالیان قبل از روند «بهار دمشق» فاصله گرفته بود و گفتمان امنیتی آن مجدد مبتنی بر «امنیت نخبگان حاکم» قرار گرفت و «امنیت انسانی» مورد غفلت مجدد قرار گرفت.

همین موضوع باعث شد تا جمعیت سنی مذهب سوریه مخالفت جدی با دولت بشار اسد داشته باشند. 

«شیرین هانتر» عضو شورای روابط خارجی آمریکا و استاد دانشگاه جورج تاون در این خصوص به خبرنگار تابناک می‌گوید: نظام اسد یک نظام اقلیت بود که توسط علویان ایجاد شده است، در حالی که اکثریت مردم سوریه سنی هستند. بنابراین، مقاومت مردمی زیادی در برابر شورشیان صورت نگرفت.

با شروع اعتراضات در سوریه و تبدیل آن به جنگی نیابتی میان گروه‌های تروریستی اوضاع سوریه متفاوت از روند بهار عربی در سایر کشور‌ها شد. گروه‌های جهادی و تروریستی از مناطق مختلف خود را به سوریه رساندند و با دولت بشار اسد مقابله کردند. این نیرو‌ها با کمک حامیان خارجی در صدد تغییر نظام اسد و تغییر ژئوپلیتیک این کشور و منطقه برآمدند.

شروع روند آستانه

بعد از آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ و طمع برخی از قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی برای کسب منافع سیاسی و امنیتی خود، این بحران از یک بحران داخلی به بحرانی منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل شد؛ به‌طوری‌که کشور‌های مختلف با رویکرد‌های ویژه خود درگیر این بحران شدند. این دخالت‌های خارجی زمینه‌ساز قدرت‌یابی گروه‌های تکفیری و بحرانی‌تر شدن نه‌تن‌ها سوریه شد بلکه کل منطقه غرب آسیا را فراگرفت و به کشور‌های همسایه نیز تسری پیدا کرد.

در این میان عدم موفقیت چشم‌گیر روند‌های صلح سوریه همچون طرح اتحادیه عرب (۲۰۱۱-۲۰۱۲)، طرح دوستان سوریه (۲۰۱۲)، ابتکار روسیه (۲۰۱۲)، طرح کوفی عنان (۲۰۱۲)، طرح سازمان ملل موسوم به روند ژنو (از ۲۰۱۲ تاکنون)، روند وین (۲۰۱۵)، کنفرانس ریاض (۲۰۱۵) و نشست لوزان (۲۰۱۶) زمینه را برای ارائه ابتکار جدیدی در دسامبر ۲۰۱۶، برای صلح سوریه موسوم به «روند آستانه» فراهم کرد.

روند آستانه با هدف پایان دادن به درگیری مسلحانه در سوریه و «آغاز تشکیل روند رسمی مذاکرات سیاسی»، همانطور که استفان دی میستورا فرستاده ویژه سازمان ملل متحد در آن زمان با خوش بینانه اعلام کرد، را مد نظر داشت.

بعد‌ها نماینده قزاقستان اعلام کرد که کشورش دیگر تمایلی به میزبانی جلسات «روند آستانه» ندارد و اعلام کرد که آنها با موفقیت به اهداف خود دست یافته اند. سه کشور ضامن روند آستانه (ایران، روسیه و ترکیه) در پایان این نشست‌ها بیانیه مشترکی صادر کرد که در آن تاکید شد که الگوی آستانه در خارج از پایتخت قزاقستان ادامه یابد.

بر اساس توافق سال ۲۰۱۷ میلادی میان ایران، روسیه و ترکیه به عنوان کشور‌های ضامن صلح آستانه، چهار منطقه امن در سوریه (کاهش تنش) ایجاد شد. 

سه منطقه در سال ۲۰۱۸ میلادی به کنترل ارتش سوریه درآمد، اما منطقه چهارم که استان ادلب در شمال غربی سوریه، بخش‌هایی از استان‌های لاذقیه، حما و حلب را در بر می‌گیرد، هنوز در دست گروه‌های تروریستی قرار دارد و گفته می‌شود که کنترل این منطقه بیشتر در اختیار گروه تروریستی تحریرالشام (جبهه النصره سابق) است. 

اواخر تابستان سال ۲۰۱۸ میلادی، سران روسیه و ترکیه در سوچی روسیه به توافقی دست یافتند که طی آن ترکیه وعده داد، بدون خونریزی، تروریست‌های مستقر در این منطقه را خارج یا خلع سلاح کند، اتفاقی که از دید ناظران، تا امروز رخ نداده است و تروریست‌ها در این منطقه، هر از گاهی به نیرو‌های نظامی سوریه یا پایگاه روسیه در اطراف این منطقه حمله می‌کنند.

«علی باکیر» محقق ترکیه‌ای شورای آتلانتیک آمریکا در خصوص شکل گیری این روند می‌گوید: با شدت گرفتن حملات نظامی نظام اسد و متحدینش در حلب در نیمه دوم سال ۲۰۱۶، چراغ سبز‌هایی به روسیه داده شد که حملات نظامی خود را شدت بخشد. تغییر دولت امریکا باعث کاهش نقش این کشور در سوریه شد و به تبع آن نقش دولت‌های عربی – خصوصا عربستان سعودی که منتظر حکومت جدید بودند – نیز کاهش یافت. در این شرایط ترکیه به خارج شدن کامل از صحنه سیاسی سوریه نزدیک شد و خود را در مواجهه با روسیه و ایران که به دنبال پیروزی کامل بر باقی مانده معارضه مسلح بودند، تنها می‌دید.

وی می‌گوید: در این زمان، ترکیه در اواخر سال ۲۰۱۶ به مسکو نزدیک شد و از این طریق تلاش کرد به توافقاتی در خصوص آتش بس دست پیدا کند. توافقاتی که غیر نظامیان را مورد حمایت قرار می‌داد و باقی مانده معارضین مسلح (تروریستها) را نجات داده و آنکارا را در صحنه سوریه نگاه می‌داشت. روسیه نیز به دنبال ابتکاری بود که پیروزی‌های نظامی اش را به دستاورد‌های سیاسی تبدیل کند. توافق آتش بس بین ترکیه و روسیه اولا حافظ و حامی معارضین مسلح و ثانیا حافظ و حامی نظام اسد بود. این معادله ایران را که بازیگر قوی‌تر در صحنه سوریه بود نادیده می‌گرفت. در این شرایط ایران تلاش کرد توسط نیروهایش و نیرو‌های اسد اقداماتی در راستای ایجاد مانع برای اجرای توافق ترکی – روسی انجام دهد و نیرو‌های ایران تلاش کردند این پیام را برسانند که ایران را نمی‌توانند به حاشیه برانند و باید در توافق بعدی حضور داشته باشند. به این ترتیب روسیه و ترکیه، ایران را وارد این معادله کردند و دور اول روند آستانه در ژانویه ۲۰۱۷ آغاز شد.

به اعتقاد وی و علیرغم اهداف متفاوت سه کشور ضامن روند آستانه، این کشور‌ها دارای اهداف مشترکی نیز هستند. به اعتقاد «باکیر» سه کشور در این مساله اتفاق نظر دارند که روند آستانه حاوی این پیام است که آنها می‌توانند بدون نقش مستقیم امریکا پرونده سوریه را حل کنند. همچنین در خصوص شناسایی حزب اتحاد دموکراتیک کردی توافق وجود دارد، اما در خصوص ماهیت آن اختلاف دارند. ترکیه آن را شعبه‌ای از حزب پ. ک. ک می‌داند که آن را تروریستی قلمداد کرده است در مقابل مسکو آن را رسما سازمان تروریستی نمی‌داند و سابقا این حزب دفتر نمایندگانی در مسکو داشت که پس از بهبود روابطش با ترکیه آن را بست، اما تلاش کرده است روابطش را با این حزب کردی نگه دارد.

به اعتقاد وی «با تمام این تناقضات، روند آستانه برپا مانده است، زیرا نیاز به آن فقط سوری - سوری نیست بلکه به محلی برای گفتگو بین این دولت‌ها از سویی و بین این دولت‌ها و دولت‌های منطقه‌ای و بین المللی از سوی دیگر تبدیل شده است. ترک‌ها می‌خواهند نقششان را در پرونده سوریه تقویت کنند و بین روسیه و امریکا توازن برقرار کنند. ایرانی‌ها نیز می‌خواهند از طریق آن، جبهه مقابل امریکا را تقویت کنند و روسیه نیز آن را برای افزایش نفوذ خود در منطقه می‌خواهد، زیرا این روند، روسیه را در نظر امریکا، اسرائیل و دولت‌های عربی خلیج فارس به عنوان تنها دولتی نشان می‌دهد که می‌تواند با تمام طرف‌ها در سوریه ارتباط برقرار کند. همچنین این مساله فرصت‌های جدیدی برای این کشور برای تقویت روابط اقتصادی و امنیتی با ترکیه و دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس و اسرائیل فراهم کرده است.»

به طور کلی، استراتژی آنکارا بر اساس «روند آستانه» یک راهبرد مهار است و به دنبال کاهش جریان بیشتر پناهجویان به قلمرو خود و در عین حال مهار قدرت سیاسی دولت خودمختار کرد‌ها در شمال شرق سوریه است که آن را یک تهدید وجودی می‌داند. مسکو و تهران با استقرار ارتش ترکیه در این مناطق موافقت کرده اند. در مقابل، آنها به دنبال محدود کردن توانایی شورشیان تحت حمایت ترکیه برای ایجاد هرگونه تهدید واقعی برای حفظ دولت دمشق هستند. حفظ دولت سوریه توسط مسکو و تهران به عنوان یک امر راهبردی در نظر گرفته می‌شود.

با این وجود دولت ترکیه با این ادعا که ارتش سوریه در ادلب، توافق روند آستانه را نادیده گرفته، شروع تحرکات تحریر الشام را توجیه و مشروع شمرد. این در حالی بود که دولت اردوغان در یک نمایش از یک سو مخالفان مسلح را مورد حمایت قرار می‌داد و از پیشروی آنها خرسند بود و از سوی دیگر بر روند آستانه در ظاهر تاکید می‌کرد.

دیدگاه شما

سایت رهبر معظم انقلاب